به گزارش کیشوندنیوز، در چهار سال اخیر، منطقه آزاد کیش ۳ مدیرعامل را به خود دیده است که از نظر بسیاری از کارشناسان، این عدم ثبات یکی از دلایلی است که به پیکره کیش آسیب زده است.
بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ و خوش خدمتی مونسان و انتقالش به وزارت میراث فرهنگی و گردشگری، محمد ابراهیم انصاری لاری جایگزین وی در رأس منطقه آزاد کیش شد.
انصاری لاری با شعار تحول به کیش آمد، شخصیت سیاسی او بر وجهه فرهنگی و هنری‌اش غالب بود و معتقد بود باید تغییرات فرهنگی کشور، از کیش آغاز شود!(بیشتر بخوانید)
او نگاه ویژه‌ای به گردشگری سلامت داشت و راه‌اندازی مرکز درمان سرطان خاورمیانه در کیش از جمله اقدامات شاخص در دوران وی بود که در این زمینه چندین عمل جراحی موفق توسط پزشکان متخصص اروپایی نیز در جزیره انجام شد.
اما در روی دیگر سکه، با حضور او صدای اختلافات و بعضاً سهم‌خواهی گروه‌های مختلف جریان اصلاحات کم‌کم به گوش می‌رسید، تا اینکه این تنش‌ها به حدی رسید که در کمتر از یک سال، انصاری لاری با آن سخنرانی معروفش، وارد بازی ندیمان نشد و عطایش را به لقایش بخشید و به بهانه قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان، کارش در این منطقه به پایان رسید.
برخی معتقد بودند اختلاف با نیروی تحمیلی (داوود کرمی قائم مقام وقت سازمان منطقه آزاد کیش) باعث اوج گرفتن تنش‌ها شده بود. شروع دوران مدیرعاملی علی عرب نیز در زمان انصاری لاری بود.
بعد از انصاری لاری، غلامحسین مظفری، سکان منطقه آزاد کیش را در دست گرفت.
به‌طور خلاصه مظفری تجربه تلخی بود که به همه یاد داد هیچ وقت یک بانکی نباید مدیریت یک منطقه را برعهده بگیرد، چون بانکی‌ها سود و زیان اداره خود را می‌بینند و کاری به مردم ندارند. البته تلخ بودن دوران مدیریت مظفری، بی تأثیر از اوج گیری نابسامانی اقتصادی کشور نبود.
دادن وعده‌های بی‌شمار و بدون عمل، گران شدن بی‌حد و حساب هزینه زندگی در کیش، بها دادن به ژن خوب‌ها از جمله ماجراهای معروف پسر عارف، دختر مهرعلیزاده، بانکی ها و … از مهمترین مشخصات دوران مدیریتی مظفری می‌توان نام برد.
ورود مشارکتی در پروژه‌های نیمه تمام قبل از زمان اوج گرفتن قیمت ملک در کشور و کیش، از جمله ترفندهای مظفری و ناصر آخوندی برای کسب درآمد برای سازمان منطقه آزاد کیش بود. املاکی که هنوز برخی از آنها به‌طور کامل تکمیل نشده و در روزهای اخیر تلاش عجیبی برای به فروش رساندن آن وجود دارد!
عرضه چندصد میلیاردی اوراق صکوک برای تکمیل پروژه‌های زیرساختی کیش نیز یکی دیگر از راه‌های کسب درآمد برای سازمان منطقه آزاد کیش در این دوره بود که همچنان نحوه بازپرداخت آن جای سوال است و به عقیده بسیاری برای مدیران آینده مشکل‌ساز خواهد شد.
با رسیدن به دوران انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰، مظفری خود را برای تصاحب جایگاه در دولت بعدی آماده می‌کرد و در ماه‌های پایانی دیدگاهی مخالف دولت به خود گرفته بود. همین امر و دیگر مسائل، باعث اوج گرفتن اختلافات بین قدسیه نجار و مظفری شد و در نهایت در اسفند ۹۹ در اقدامی عجیب و غیر منتظره، برکنار و آهنگران جایگزین او شد.
حضور آهنگران در منطقه آزاد کیش را می‌توان به‌عنوان یک “انتصاب اشتباهی” یاد کرد، و نویسنده معتقد است که “نقد عملکرد آهنگران اشتباهی بزرگ‌تر از این اشتباه است.”
کارمند دبیرخانه مناطق آزاد که قرار بود چند روزی موقتی و تا انتخاب مدیرعامل اصلی، سرپرست این منطقه باشد تا به امروز در این جایگاه باقی مانده و حتی شنیده می‌شود با سعید محمد رایزنی‌هایی برای ابقا تا پایان دوران بازنشستگی نیز داشته است!
منطقه آزاد کیش به‌واسطه این تغییر و تحولات، در حال حاضر رها، سرگردان و بی‌برنامه است و یک نمونه بلاتکلیفی را می‌توان با نگاه به معاونت گردشگری سازمان منطقه آزاد کیش متوجه شد، معاونتی که بعد از بازنشسته شدن آقای نشان، به‌جای انتصاب فردی متخصص در این حوزه، با سرپرست اداره می‌شود و منتظر تعیین مدیرعامل جدید است.
به هر حال ماحصل سیاست‌های کلان دولت و عملکرد مدیران در منطقه آزاد کیش، سخت شدن روز افزون زندگی برای ساکنان(به‌جز قشر خاص) و گرانی هزینه سفر و تفریح به کیش برای هموطنان شده است.
قیمت خودرو طی سالهای اخیر بیش از ۱۰ برابر افزایش یافته، امروز کف اجاره خانه با کوچک‌ترین سایز (حدود ۵۵ متر) در بهترین حالت حدود ۳۰۰میلیون رهن کامل برای یک سال رسیده است.
حذف معافیت مالیات بر ارزش افزوده و کسر مالیات از حقوق کارگران و کارمندان این منطقه طی دو سال اخیر، شرایط را برای بخش خصوصی و فعالان اقتصادی و عموم کیشوندان سخت تر کرده است.
وضعیت تا حدی اسفناک است که منطقه آزاد پرمدعا اما ناکارآمد منطقه آزاد کیش نتوانسته حتی مشکل اینترنت کیشوندان را هم حل کند و دانش‌آموزان باز هم برای سال تحصیلی خود مشکل دارند.
رفت و آمد به سرزمین اصلی برای یک خانواده به کابوس تبدیل شده و این گرانی بی حساب و کتاب به گردشگری کیش نیز ضربه زده است.
به طور خلاصه مهاجرت معکوس در تابستان اخیر به اوج خود رسید و متأسفانه آماری از آن منتشر نشده است؟!
حالا چند ماهی است با روی کار آمدن یک دولت مردمی و قرار گرفتن مدیری توانمند در رأس مناطق آزاد، ساکنان کیش انتظار دارند تأثیر این تغییر را در سفره و زندگی خود ببینند و با سرعت بیشتری جزیره کیش از این وضعیت سرگردان و بی‌برنامه رهایی یابد.
همچنین بر اساس تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر سرعت عمل به خرج دادن در تعیین ارکان دولت جدید، لازم است دبیر شورایعالی مناطق آزاد هرچه سریع‌تر جزیره کیش را از بلاتکلیفی در بیاورد.
پرهیز از انتصاب مدیران پروازی، جلوگیری از ورود ژن خوب‌های از نوع جدید، تغییر نگاه پایتخت نشین‌ها به جزیره کیش از یک حیات خلوت به منطقه ای که می تواند کمک شایانی به اقتصاد کشور کند، استفاده از مدیران اقتصاددان و ایده‌پرداز و دست پاک، از جمله شروط لازم و اولیه‌ای هستند که می‌تواند جزیره کیش را از این حالت کرختی بیرون بیاورد و روح شادابی و نشاط را به این جزیره زیبا برگرداند. ان‌شالله
انتهای پیام | مرتضی رضائی مدیر مسئول کیشوندنیوز
در یک کلام کیش مرده مدیرانش مومیایی
اگر جناب سردار محمد عزیز میخواهید کیش نیمه جان را با همین مدیران به پیش ببرید از همین الان به فکر سنگ قبرش باشید من فکر میکنم مدیرانی که الان سر کارند یک ششلیک گیر خود وخانواده شان بیاید راضی هستند دیگر کار ندارند که کارگران کیشوندان نان خشک خود را با خون خود خیس می کنند اگر قرار بر این باشد به نظر من چه بهتر همان پای چین باز کنیم شاید ورق عوض شود کیش به دست خودمان به فنا ندیم چه عمرها اینجا هدر رفته چه زجرها کشیده ایم چه قلبها شکسته ایم انشاالله خداوند کمکمان کند باز دست امداد بسوی خودش دراز کنیم
بنام خدا، سلام، خیلی از مردم و شاید دولتمردان تصور می کنند کیش دچار ضعف مدیریت و یا سوء مدیریت است و دلیل آن را نیز جابجائی و رفت آمد مدیران ریز و درشت چند سال اخیر تصور می نمایند، اما باید از این زاویه دید خارج شد و باید با نگاه فراگیر تر و جامع نگر براین واقعیت تاکید کردکه ساختار مدیریت شرکتی -سازمانی کیش که زمانی در دهه هفتاد برای برپایی تحولات اولیه در کیش و به ضرورت دولت های آن زمان در کیش حاکم شد و فقط برای آن دوره کارآئی داشته است ، امروز بعنوان سم مهلک کیش عمل می نماید و دیگر کارآمدی لازم را ندارد. امروز که کیش بیش از ۴۲ هزار نفر جمعیت دارد و از نظر ظرفیت های اقتصادی – اجتماعی و مولفه های مدیریتی یک کلان اجتماع است را نمی توان با سیستم مدیریت یک شرکت ساختمانی بزرگ یا یک شرکت تجاری منطقه ای اداره کرد. آن زمان جمعیت کیش ۷ هزار نفر بود و مدیریت فعلی ، برای آنها که اغلب اعضای شرکت های سازمان منطقه آزاد بودند کفایت می کرد ، اما امروز کیش یک ملت -شهر است با گستردگی چند برابری نسبت به دهه هفتاد و ضرورت های ساختاری ، شهروندی ، اقتصادی و اجتماعی که آن را با یک سازمان -شرکت کوچک و مدیرانی کم ظرفیت و کوچک فکر که فقط قادر به دست و پا زدن در چارچوب همان شرکت – سازمان دهه هفتادی هستند نمی توان اداره کرد. پس حذف ساختار مدیریت فعلی در کیش بدین صورت که حوزه فعالیت های سازمان منطقه آزاد از حوزه وظایف شهری آن جدا شده و با بازسازی تمام ساختار اداری و سازمانی آن با نیازهای جدید منطبق گردد و کیش بعنوان شهر ، رسمیت یابد و وظایف قانونی حکمرانی و تصدی دولتی مثل دیگر شهرهایی که منطقه آزاد در آنها ایجاد شده است از حوزه عملکرد سازمان فعلی جدا شود و نیز ارکان حکمرانی شهروندی ، یعنی شورای شهر با تشکیل شهرداری به رسیدگی به مسائل اجتماعی و شهروندی بپردازد. یک مدیر فرهنگی در یک سازمان – شرکت مثل سازمان منطقه آزاد کیش نمی تواند و نتوانسته است با تمام ابزارهای کوچک خود ، خدمات فرهنگی و مدیریت فرهنگی لازم را در اختیار ۴۲ هزار شهروند قرار دهد و طی سالهای اخیر ناچار بوده است با حذف نیازهای مردمی و شهروندی ساکنین، آنها را در پائین ترین سطح موضوعی آن قرار دهد . این موضوع در مسئله گردشگری ، اقتصادی ، دریائی ، زنان ، آموزش و پرورش ، حمل و نقل و امور شهری ، سیستم آب متمرکز ، برق ، بخش ها و قطب های صنتعی و … به وضوح آشکار است. مردم کیش گروگان قانون مننسوخ شده چگونگی مدیریت مناطق آزاد هستند و مدیران کوتاه فکر و کم توان سازمان نیز سربازان این تظالم و ستم دولتی هستند. پس عوض شدن این مدیر و آن مدیر دردی را برای این بیماری مهلک دوا نمی کند و باید ساختار مدیریت منطقه آزاد حذف و امور شهری از آن بطور کامل جدا شود و منطقه آزاد در حوزه عملکرد ستادی خودش با عناصر مدیریتش به امور خود بپردازد و کلیه مسئولیت های حکمرانی و تصدی گری به حالت نرمال بقیه شهرهای کشور در کیش جاری شود.
هر چه بوده و هست زیر سر ژن های خوب چون نجار و عرب و نادری و اطیابی و فکور و … است که مافیای قدرت و ثروت تشکیل دادند و تاختند و حالا هم با یک استعفای شیرین به دنبال پاسپورتند
اون کسانی که در کیش حکمرانی می کنند حتی نمی دانند کمترین حقوق شهروندی چیست چون مردم را بعنوان شهروند قبول ندارند و حتی حاضر نیستند حرف یک شهروند را بشنوند خودم ۲۰نامه به مدیر کیش دادم چون خلاف میل ایشان بود حتی اگر به درد مردم میخورد قبول نکرد چرا مدیران بازرگانی هر کاری انجام می دهند ولی به مدیر سازمان اعلام حتی شنیدنش سنگین بود براش چون حاضر نبود شفافیت ایجاد شود
کیش هر روز نحیف،
از تاخت وتاز قدیم الایامی دزدان دریایی تا جدید الایامی دزدان هوایی