یادداشت | مصیب شیرانی;
توسعه پایدار منابع نفت و گاز در فراساحل مستلزم مدیریت صحیح زیست محیطی در طول عملیات اکتشاف و تولید نفت و گاز، حمل و نقل و جابه جایی آن است و نتیجه عدم مدیریت صحیح نشت و ریزش نفت وگاز در آب دریا بوده که به آلودگی، خسارات سنگین زیست محیطی و در نهایت، به مسئولیت منجر میشود.
مسئولیت فوق می تواند در قالب پیشگیری از آلودگی و در صورت عدم پیشگیری، مسئولیت مدنی آلوده کنندگان مطرح شود. مبانی مسئولیت ناشی از آلودگی نفتی دریاها یکی از مباحث عمده حقوق نفت و گاز است.
آلودگی نفتی در دریا به صورت ادواری و متناوب اتفاق می افتد. چنین حوادثی، توجه حقوقدانان و صاحبنظران را به سمت خطرات آلودگی محیطزیست دریایی معطوف میدارد. امروزه سوءرفتار نسبت به محیطزیست ،مرزهای ملی را درنوردیده و این در حالی است که عملکرد نظام حقوقی بین المللی در این زمینه چندان موفق و رضایتبخش نبوده است. آلودگی نفتی دریایی، مسئله ای پیچیده با ابعاد گسترده است که نمیتوان بر اساس راهکارهایی محدود و منطقه ای با آن مقابله کرد.
تاریخچهای از مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR)
مسئولیت اجتماعی شرکتی (یا سی اس آر ) مفهومی نو یا رادیکال نیست. ریشه این مفهوم را حتی میتوان تا ۵۰۰۰ سال پیش یعنی حدود ۱۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در بینالنهرین باستان دنبال کرد. در آن زمان پادشاه حمورابی قانونی وضع کرد که بر آن اساس سازندگان، کشاورزها و کاروانسرادارهایی که سهلانگاریشان در کار به مرگ دیگران یا ایجاد دردسر برای جوامع محلی منجر میگردید، به مرگ محکوم میشدند. در سال ۱۶۲۲ سهامداران ناراضی یک شرکت هلندی در هند شرقی طوماری اعتراضی در مذمت عدم شفافیت در مدیریت و خودغنیسازی بدون توجه به مضرات وارده بر ذینفعان و جوامع محلی منتشر کردند.
درواقع آنچه بعنوان نخستین گام های جنبش مدرن مسئولیت اجتماعی شرکتها شناخته میشود به اوایل قرن بیستم یعنی زمانی برمیگردد که در ایالات متحده بحث نقش و مسئولیت اجتماعی شرکتهای بزرگ صنعتی مطرح گردید. با آغاز دوره صنعتی شدن و رشد روزافزون سرمایهداری بحث اثرات تجارت بر جامعه و محیط زیست وجهه جدیدی به خود گرفت و در نتیجه آن بسیاری از شرکتهای بزرگ در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست بخشی از ثروت خود را به سرمایهگذاری در زمینه فعالیتهای بشردوستانه اختصاص دادند.
در سال ۱۹۱۶ جی. ام. کلارک در مجله اقتصاد سیاسی متذکر شد همانطور که انسانها در قبال پیامد فعالیتهایشان مسئولند، شرکتها و سازمانها هم باید در برابر نتایج فعالیتهایی که انجام میدهند به جامعه پاسخگو باشند. پس از آن در سال ۱۹۳۱ پرفسور تئودور کرپس موضوع کسب و کار و رفاه اجتماعی را در دانشگاه استنفورد مطرح کرد و برای اولین بار اصطلاح «ممیزی اجتماعی » را در رابطه با گزارش شرکتها درباره مسئولیت اجتماعیشان به کار برد.
اصطلاح «مسئولیت اجتماعی شرکتی » برای اولین بار توسط باون در سال ۱۹۵۳ در کتاب «مسئولیت اجتماعی صاحبان کسب و کار » به کار برده شد. به اعتقاد او، هر قدمی که بنیانگذار یک شرکت برمیدارد باید با توجه به انتظارات، اهداف و ارزشهای جامعه و در جهت توسعه مشارکت اجتماعی خود باشد. در سال ۱۹۶۷، والتون. سی تعریف مفصلتری از سی اس آر ارائه کرد که طبق آن شرکتها نیازمند پذیرش مسئولیتهایی خارج از خط و مرز شرکت هستند؛ مسئولیتهایی که پاسخگویی به آنها هزینههایی هم در بردارد.
اصطلاح مسئولیت اجتماعی شرکتی اوایل دهه ۷۰ بود که بر سر زبانها افتاد. در طول این دوره بسیاری از شرکتهای چندملیتی اصطلاح ذینفعان (کسانیکه فعالیتهای یک سازمان یا شرکت به نحوی بر آنها اثر میگذارد) را در توصیف افراد ذینفع غیر سهامدار به کار میبردند. منشأ پذیرش این اصطلاح و به کارگیری آن کتاب برجستهی ادوارد فریمن با عنوان مدیریت استراتژیک: روش تحلیل ذینفعان (۱۹۸۴) بود. در دهه ۹۰ بود که سی اس آر به مفهومی جهانی تبدیل شد. اولین شرکتی که گزارش مسئولیت اجتماعی خود را منتشر کرد شرکت بن و جری (در سال ۱۹۸۹) بود و به دنبال آن، در سال ۱۹۹۸، شرکت شل اولین شرکت بزرگی بود که عهدهدار این کار شد.
در سال ۱۹۹۲ در کنگره جهانی محیط زیست در ریودوژانیرو بحثی در رابطه با مسئولیت اجتماعی و توسعه پایدار سازمانها مطرح گردید. این بحث زمینهساز تدوین استاندارد بینالمللی مسئولیت اجتماعی شرکتی شد. در سال ۲۰۰۵ سی اس آر از چنان اهمیتی برخوردار شده بود که این سال بعنوان سال مسئولیت اجتماعی شرکتهای کشورهای اتحادیه اروپا نامگذاری گردید.
در واقع در قرن بیست و یک بود که بحث پیرامون قوانین و استانداردهای مربوط به مسئولیت اجتماعی پررنگ شد. سازمان ایزو در سال ۲۰۰۴ پس از برگزاری کنفرانس بینالمللی مسئولیت اجتماعی در استکهلم با میزبانی موسسه استاندارد سوئد و با شرکت ۳۵۵ نفر از ۶۴ کشور به نمایندگی از گروههای ذینفع اصلی، کارگروهی برای تهیه پیشنویس اولیه استاندارد بینالمللی سی اس آر تشکیل داد. ریاست این کارگروه به موسسات استاندارد دو کشور برزیل و سوئد واگذار شد. نتیجه فعالیتهای این کارگروه استاندارد ایزو ۲۶۰۰۰ است که توسط کمیته ISO/TMB ایجاد شده است. قابل ذکر است که در تهیه این استاندارد بیش از ۹۰ کشور و ۴۰ سازمان بینالمللی و منطقهای دست داشتهاند.
فرایند جهانی شدن شرکتها را با چالشهایی مواجه کرده است که میتواند هزینهی سنگینی برای آنها به بار آورد. برخی شرکتها این چالشها را مانعی هزینهبر بر سر راه خود تلقی میکنند در حالیکه برخی دیگر از تاکتیک سی اس آر استفاده کرده و از این طریق حمایت مردمی را در بازار جهانی برای خود به ارمغان میآورند.
در حال حاضر بسیاری از شرکتها و سازمان ها در سرتاسر جهان مقولهی مسئولیت اجتماعی را به روش های مختلف مورد توجه قرار داده و آن را به بخشی از استراتژی خود در مدیریت تبدیل کردهاند. در نتیجهی این امر بسیاری از صاحبان کسب و کار و همچنین محققان، منافع متنوعی را با این مفهوم پیوند زدهاند. پذیرش مسئولیت اجتماعی و جبران خساراتی که شرکت بر جامعه یا محیط زیست دارد در محبوبیت برند شرکت و موفقیت آن در بازرار رقابت تاثیرگذار خواهد بود.
نقش مسئولیت های اجتماعی در فعالیت شرکت های نفتی نمونه توتال
شرکت نفت توتال، به عنوان یکی از شش شرکت بزرگ نفتی جهان است. اختصاص حدود ۱۶% از درآمد سالیانه شرکت به حوزه مسئولیت های اجتماعی منجر به کاهش چشمگیر شاخص های زیست محیطی و ایمنی شامل میزان تخلیه مواد هیدروکربنی به محیط، فلرینگ و نرخ جراحات قابل گزارش و همچنین افزایش شاخص هایی چون راندمان انرژی، تعداد گواهینامه های اخذ شده در حوزه مدیریت محیط زیست و بکارگیری نیروهای غیرفرانسوی در ساختار سازمانی شرکت های مجموعه شده است. در کنار تغییرات قابل ملاحظه شاخص های تعریف شده، توجه سازمان به مسئولیت های اجتماعی منتج به افزایش درآمد و اعتبار شرکت گردیده است.