یادداشت | مهدی شمس ؛
مدتهاست که میان اهل فن، روایتهای پیچیدهای جاریست از عملکرد مدیران پروازی.
شاید واژه پسوندی پروازی را در گذشته صرفاً در حوزه دانشگاه و استفاده از اساتید معتبر مرکز جهت حضور در دانشگاههای پیرامونی شنیده باشیم که در راستای نشر علم و دانش قبول زحمت فرموده و روند آموزشی سایر دانشگاهها را نیز با کمالات خود مزین میفرمودند، که البته در بسیاری از موارد مثبت و در برخی موارد نیز چون با خستگی مسیر و … همراه بود منفی تلقی میشد.
این سنت بعد از مدتها به جامعه پزشکی سرایت نمود و پزشکان پروازی وارد عرصه طبابت از مرکز به پیرامون گردیدند که البته در جزیره کیش بسیار با آن مواجه بوده و هستیم.
سپس مدیران و معاونین پروازی پا به عرصه ظهور گذاشتند و پس از طی شدن این پدیده در طول سالها و عادی سازی شدن این روند، امروز روند مدیریت پروازی از رسته معاونین سازمان به سطح پایینتر خود نزول نموده و گریبان مدیریتهای برخی موسسات و شرکتهای تابعه سازمان منطقه آزاد را نیز در دست گرفته است.
حال ۲ سوال عمده در این میان مطرح است:
۱- آیا یک مدیر پروازی میتواند در سطح کلان یک جامعه هرچند کوچک مانند جزیره کیش، بهعنوان یک عنصر کارآمد محسوب گردد یا خیر؟
۲- آیا نیروهای بومی مسلط و توانمند و جوان، نمیتوانند روند مدیریت برخی از حوزههای اجرایی سازمان منطقه آزاد کیش را بر دوش کشیده تا این مراکز نیازمند متحمل شدن هزینه اقامت، ترانسفر و … برای مدیران پروازی نباشد؟
به واقع شاید در برخی حوزههای سیاستگذاری نیازمند حضور معاونین به صورت متمرکز نباشیم که البته حضور مترکز خود نعمتی است. اما به دلیل وجود مدیران میانی باتجربه، کارها به صورت روتین قابل اجراست، اما در برخی از حوزهها، آن هم حوزههای اجرایی، استفاده از مدیران پروازی به صرف دارا بودن تجربه یا خوشنامی امریست عجیب و غیر قابل دفاع!!!
در صورتی که میتوان از این مدیران خوشنام در قالب مشاور بهتر نیز استفاده نمود.
اینکه جوانان مستعد جزیره کیش را بیتجربه خوانده و یا با استفاده از قدرت برخی عناصر پشت پرده، جهت احیاء برخی چهرهها گام برداریم، به غیر از اینکه کیش را در یک فضای بسته و مافیایی نگه داریم و جهت حفظ برخی منافع از ورود افراد توانمند جلوگیری نماییم، به واقع تمامیت خیانت در حق کیشوندان را به جا نیآوردهایم!؟
بارها شنیده ایم که مدیریت در جبههها بر دوش جوانان بوده و مدیران بعد از انقلاب، مدیرانی جوان بوده اند که امروز نتیجه عملکردشان در انتخابات شوراها، مجلس، ریاست جمهوری بر پایه عملکرد دوران جوانیشان رقم میخورد.
حال از چه روست که برخی چهرههای قدیمی و هرچند موفق در ادوار گذشته کیش چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی، امکان ورود جوانان به این عرصه را نمیدهند؟
آیا زمان آن فرا نرسیده که به آینه درون خانههایمان نگاهی انداخته و بپذیریم که دوران بازنشستگی ما و حضور دیگران آغاز گردیده است؟
آیا بهتر نیست رزومه خوب گذشته خود را در چالش عدم تطابق علم روز و دانش تجربی خود خراب ننموده و قبل از اینکه بگویند فلانی هم نتوانست، اجازه حضور افراد توانمند را صادر نماییم؟
ادبیات و روشهای فروش و بازاریابی و تبلیغات و حتی مدیریت ساختارهای دولتی و خصوصی تغییر یافته، حتی تعداد کانال و شبکههای تلوزیونی نیز از ۲ شبکه به دهها شبکه داخلی و خارجی ارتقاء پیدا نموده، تعداد رشتههای دانشگاهی و حتی دانشگاهها و تخصصهای کاربردی و جزء محور بسیار زیاد گشته اما پدیده انتصاب مدیران تکراری و جابهجایی آنها از یک صندلی به صندلی دیگر هنوز امری عادی در کشور و حتی جزیره کیش محسوب میگردد.
به جایی رسیدهایم که برای قرار گرفتن در جایگاه خدمتگذاری و ایجاد تغییرات بنیادی و علمی باید به رانت اتکا کنیم که البته شاید بشود گفت هم باعث تاسف هست و هم خوشبختی که اول باید برای اثبات خود از توصیه استفاده کرد و دوم اینکه خدا را شکر که میشود با توصیه به جایگاه اصلی خود رسید. که باز هم باید باور داشت که توصیه کننده چه توقعی از توصیه شده و به اصطلاح کوپن سوزاندن برای نصب یک فرد در جایگاه شایسته وی خواهد داشت.
صندلی امروز برخی مدیران در جزیره کیش، چه در بخش دولتی و در بخش خصوصی، روزهای بسیاری از ماه خالیست، این واقعیتها را با دشنام، ستیزه جویی و منفعت طلبی اشتباه نگیریم.
پوست اندازی در اداره امور جزیره کیش امری بدیهیاست و غیر قابل کتمان، و تا زمانی که این امر اجرایی نگردد، شعارهای جذاب مدیران، حبابی بیش نخواهد بود.
با سلام از گزارش بسیار عالی
متاسفانه از نیروهای با سواد خود کیش در هیچ قسمت استفاده نمی شود.
در شرکت ها و سازمان خود نیروهای قدیمی تر اجازه حضور نیرو جوان بومی را نمی دهند.مثل خانمی که در کارگزینی شرکت سرمایه گذاری کار می کند.ان شالله تنگ نظری روزی از بین برود.
سلام.واقعا حقیقت داره کاش کسی میشنید.
مدیران یا نیستن یا اگر هستن منشی هاشون رو سپردن به ارباب رجوع نگویید ماهستیم.واقعا بعضی ها نه اکثریتشون دیگه شورشو در اوردن.