یادداشت | کوروش کشمیری
پواژه ای تبلیغاتی با عنوان حمایت کردن را سالهاست بانیان امور فرهنگی و هنری در رابطه با هنرمندان اظهار می کنند و در بسیاری موارد بدون آنکه بدانند چه حمایتی، در چه جهتی و از کدام رشته های هنری می خواهند به عمل آورند در مصاحبه ها و سخنرانی ها، به وفور از مسئولین امر این اصطلاح را شنیده ایم و می شنویم.
اما واقعا آیا مسئولین می توانند از هنرمندان حمایت کنند و یا اساسا هنرمندان نیازی به حمایت مسئولین امر دارند یا خیر؟
به عنوان کسی که سال ها در عرصه هنر فعالیت داشته ام به صراحت می گویم هنرمندان به عنوان فرهیخته ترین قشر هر جامعه ای هیچ نیازی به حمایت هیچ کسی به خصوص حمایت های تبلیغاتی ندارند اما…
شعار به اصطلاح حمایت از هنرمندان با توجه به این که در سال حمایت از کالای ایرانی نیز قرار گرفته ایم شاید بهانه ای باشد که مسئولین در پی حمایت از آثارهنرمندان قرار گیرند و حداقل در طول همین یک سال که شده برای به اجرا در آوردن این شعار حمایتی همت بگمارند.
خطاب سخنم به مسئولین محترم امر است؛
همانطور که بعرض رساندم هنرمندان کمترین نیازی به حمایت، آنگونه که تلقی شما عزیزان است، ندارند و یا واضح تر بگویم بهترین حمایت شما از ایشان اینست که کاری به کارایشان نداشته باشید و یا حداقل محدودیت های سلیقه ای را که متاسفانه طی چند دهه برای هنر بوجود آمده است و در غالب موارد هیچ توجیه منطقی نیز ندارد از سر راه آنها بردارید که شاید این بهترین و عملیاتی ترین راه حمایت شما از هنر و هنرمندان باشد.
مسئولین محترم؛
این حقیر به عرض شما می رساند که بیشتر از آنچه شما گمان می برید هنرمندان به حمایت و پشتیبانی شما نیاز دارند، این شما هستید که به حمایت هنر و هنرمندان نیازمندید. که قدما فرموده اند:
غیر از هنر که تاج سر آفرینش است
دوران هیچ سلطنتی پایدار نیست
به عنوان یکی از کمترین های جامعه، به مسئولین و مدیران در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و گردشگری شهر و کشور خود پیشنهاد می دهم یک گروه هفت یا هشت نفره از هنرمندان مجرب که می شناسید و یا به شما معرفی می شوند را در نظر بگیرید و حداقل هر دو هفته یک بار با آنها جلسه و جلساتی بگذارید و سعی کنید در این نشست ها، توصیه ها و راه کارهای آنها را به کار ببندید.
آنگاه متوجه خواهید شد مدیران در راستای رسیدن به مدیریت خلاق تا چه اندازه به هنرمندان نیازمند و وابسته اند.
خاطرنشان می کنم یکی از زیر ساختی ترین اقدامات مدیران برای رسیدن به خلاقیت، بهره گیری از تجربیات هنرمندان و بکارگیری هنرمندان در حلقه مشورتیشان می باشد.
در پایان باید تاکید کنم هنرمندان، پرارزش ترین سرمایه های اجتماعی ملت ها در اعصار مختلف بوده و هستند و تجربه تاریخی نشان داده است این قشر بیشترین تاثیر را در ایجاد تحول های سازنده و خلاق در جوامع مختلف داشته اند. یکی از محوری ترین و نزدیک ترین راه ها برای رسیدن به تحول، تغییر نگرش مدیران نسبت به هنر است و مدیران با شناختن پتانسیل های هنری در منطقه و کمک گرفتن از ظرفیت های هنری موجود، می توانند زمینه های ایجاد تحول را در جامعه رقم بزنند.