• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
7

انسان شهری و حقوق شهروندی

  • کد خبر : 2001
  • 16 آذر 1395 - 14:49
انسان شهری و حقوق شهروندی

هادی عبداللهی آرپناهی: شهروند به چه کسی می گویند؟ حقوق شهروندی چیست؟ وظیفه ما در مقابل حقوق شهروندی چیست؟

*تحریریه کیشوند یوز: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های ارسالی توسط مخاطبین کیشوندنیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.

شهروندی مفهومی است که از زمان سقراط برای کسانی که در شهرآتن زندگی می کردند گذاشته شده بود. شهروند بودن ابتدا برای کسانی بیان شدند که ساکنان بومی یک شهر باشند و کسانی که به آن شهر مهاجرت می کردند شهروند آن شهر به حساب نمی آمد و با نام های دیگری هم چون مهاجر ،رعیت ،برده و ……. عنوان می شدند. پس باید دانست ابتدا در اروپا بحث شهروندی نمود پیدا کرد.از آن زمان به بعد در مورد شهروندی بحث ها و تحلیل های زیادی مطرح شد ولی مهم ترین زمانی که بحث راجب شهروندی مطرح شد در عصر روشنگری یا رنساس اروپا بوده است. تا قبل از آن به دلیل سلطه ای کلیسا بر اروپا و اینکه انسان ها مطیع طبیعت و خداوند هستند، یعنی ابتدا خدا ، بعد طبیعت ، بعد انسان مطرح می شود و هر آنچه که تعیین کننده است بر اساس اصول الهی است و نه انسانی. بعدها این اصول بر عکس شد و انسان جای خدا را گرفت. ولی با شکل گیری جریان روشنگری که اینکه انسان در مرکز عالم قرار دارد نه زمین بحث های گسترده ای در ارتباط با انسان مطرح شد. اینکه انسان چیست ؟ چرا انسان به جود آمد ؟ چگونه انسانی است ؟و چگونه باید زندگی کند؟ توسط بسیاری از نویسندگان و عالمان اروپا در آن زمان مطرح شد و هر کسی از نگاه خود انسان را به شکلی برای توصیف و تحلیل می کرد. اما همه بر سر یک چیز اتفاق نظرداشتند اینکه انسان اصل است و هرآنچه در این جهان است برای انسان است. پس تمام تجربه و کارها بر روی انسان شکل گرفت. موضوعات نظیر رابطه انسان با خدا ، رابطه انسان باطبیعت، رابطه انسان با انسان های دیگر و رابطه انسان با خودش از جمله موضوعاتی که مطرح شد. از بین این موضوعات رابطه ای انسان با دیگر با عث شکل گیری بحثی به عنوان حق انسان ها نسبت به حق دیگر انسان مطرح می شود و ما از آن به عنوان حقوق مطرح میکنیم حقوق یک انسان در برابر حقوق دیگران انسان است.

زندگی انسان:
انسان از آن جهت که یک موجودی اجتماعی است و برای بقای خود باید در کنار دیگران زندگی کند و نیازهای خود را ازطریق مبادله با هم نوع خودش برطرف می کند. انسان نیازمند زندگی در جمع است و خود همین نیاز باعث تحول در زندگی انسان شد انسان همیشه با رشد و تحول در جریان های اقتصادی و فرهنگی همراه بوده است به طوری که انسان از زندگی در غار ها و کوه ها جدا شده اند به آبادی ها ، روستا ها ، و شهر ها مهاجرت کردند البته هر کدام از این دوره ها برای خودشان سیر تاریخی و جریان های اقتصادی و اجتماعی متنوع و گوناگونی دارند . و به طوری که از تاریخ انسان تا زمان اکنون جریان زندگی انسان در حال تحول و تکامل به سمت جلو بوده است. آنچه در این جا برای ما مهم است زندگی در شهراست. شهری که ترکیب همه ای ویژگی های انسان را در آن می توان دید هم بعد کمی شهر( تعداد افراد ،ساخت و ساز) و بعد کیفی شهر ( فرهنگ و روابط شهری ) را می توان در زندگی انسان دید . انسان شهری بسیار مصرف می کند و بسیار نیازمند است و همیشه در حال جنب جوش برای بدست آوردن بیشتر است بیشتری که هر چقدر بیشتر شود دیگرهم نوع خود کم تر بدست می آورد .بنابراین برای در مقابل زیاد خواهی انسان ها نسبت به هم دیگر باید یک قانونی قرار بگیرد که همه ی انسان ها در چشم هم دیگر برابر قرار گیرند .و هر کسی را در برابر دیگر انسان مسئول قرار دهد.
حقوق و شهر وند :
انسانی که در شهر زندگی می کند مسئول است در مقابل حقوق دیگر انسان تبعیت کند. جامعه که در آن هنوز انسان و افراد به عنوان رکن اصلی آن شناخته نشده است نمی توان حقوق شهروندی ( حقوق فرد در برابر دیگران )در آن پیدا کرد .حقوق شهروندی می تواند زمینه ساز زندگی مدرن و توسعه در جامعه را فراهم کند ابزاری است که انسان با ساخت های اجتماعی خود تلفیق می کنند و می توانند با دیگران رابطه برقرار کنند. حق و حقوق یک دیگر در کنار دیگران به ما سرمایه می دهد سرمایه از نوع سرمایه ای اجتماعی ( شامل تمام روابط و هنجار ها و رفتار های که در بین انسان ها وجود دارد یا به عبارتی اعتماد اجتماعی ) شکل دهد. انسان شهروندی داری نیاز است این نیاز ها جنبه های سیاسی (مشارکت مدنی ) ،اجتماعی ( آزادی ) اقتصادی ( امنیت مالی ) محیطی ( احترام به طبیعت ) برایش مهم است باید مورد توجه قرار گیرد. در جامعه ای که چندان به موضوعات انسانی از جهت های گوناگون زیاد به آنها توجه نشود نمی توان انتظار حقوق شهروندی وجود داشته باشد. بخصوص در جوامعه ای که حکومت بر مردم ارجحیت دارد. در زندگی مدرن شهری فعالیت های مردم تعیین می کند که دولت یا حکومت چه باید کرد نه حکومت ( مثال انگلستان می خواهد از اتحادیه اروپا جدا شود مردم تصمیم می گیرند جدا شوند نه دولت هرچند که نمایندگان مردم در مجلس هم باشند). در واقعه شهروند در شهر می تواند برای شهر خود تصمیم بگیرد و تعیین کننده باشد. در شهر حقوق و تکالیف مطرح است یعنی اینکه انسان در مقابل وظایفی که انجام می دهد حقی دارد و باید حقوقی هم به آن داده شود. اگر من قبول کردم یک کشور جمهوری باشم پس حق دارم آزادی عقیده داشته باشم ،آزادی مطبوعات داشته باشم ،آزادی مذاهب داشته باشم، آزادی احزاب داشته باشم، آزادی قلم داشته باشتم و……… نمی شود من حقی را باید انجام دهم ولی حقوقی را در یافت نکنم. حقوق شهروندی یکی از مهم ترین ابزار برای زندگی در امروز است و هیچ جامعه ای نمی توان یافت که بدون داشتن قدرت حقوق شهروند جامعه آن مسیر توسعه و پیشرفت را طی کند. انسان پیشرفته شهری ساخته ای جامعه ای با حقوق شهروندی است. البته نباید مبحث را خلط کنیم بگویم پس ما قانون اساسی داریم پس حقوق شهروندی هم داریم نه این درست نیست .حقوق شهروندی چیزی نیست که قانون بشود بلکه چیزی است که در جریان زندگی یک انسان نمود پیدا کند. قانون توسط حکومت تعیین می شود ولی حقوق شهروندی ساخته رفتار های شهری است. هرکجایی که انسان مهم باشد و انسان نقش مهمی در سرنوشت خود دارد حقوق شهروند مهم است. در کشور ما چرا چندان حقوق شهروندی نداریم حقوقی که به انسان شهری ما توان حس رضایت از زندگی شهری بدهد در کنار رفاهی که در شهر دارد نیازمند رضایت هم است به طوری که در شهرهای ما احساس و تعلق خاطر به زندگی در شهر خود نیست و همه تمایل دارند به جاه های دیگری به روند که بتوانند از مزایاهای شهری و شهروندی بیشتر استفاده کند.حقوق شهروندی باید تعلیم و آموزش داد و تنها نهادهای که می تواند این حقوق شهروندی را آموزش دهد خانواده و مدرسه است و به طوری که نسل های آینده ای ما بتوانند حقوق هم نوع های خود را اجراکنند و دولت نیازمند شهروند خود باشد نه شهروند وابسته به دولت باشد.

نویسنده: هادی عبداللهی آرپناهی

 

لینک کوتاه : https://kishvandnews.ir/?p=2001
تبلیغات بنری تلگرام

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۳
  1. عالی بود با سپاس و تشکر

  2. بسیارعالی بود