• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
1

زایمان در دل فاضلاب محله قلعه‌مرغی

  • کد خبر : 7297
  • 16 مهر 1396 - 16:05
زایمان در دل فاضلاب محله قلعه‌مرغی

هنگامیکه فاضلاب راه عبور و مرور را در کوی مهناز خزانه بسته بود یک زن باردار در حال رفتن به زایشگاه وضع حمل کرد و نوزاد در دل فاضلاب به دنیا آمد.

اخبار حوادث همیشه و در تمامی برهه‌های تاریخ مخاطبان «پَروپاقرصی» داشته و از دهه‌های گذشته تا به امروز همچنان در زُمره پربازدیدترین اخبار قرار داشته است، از سالیان دور نیز تعداد زیادی از خوانندگان، روزنامه را می‌خریدند تا صفحه حوادث آن را بخوانند.

اکنون نیز با حضور خبرگزاریها و سایتهای خبری، هرروزه بخش قابل توجهی از پربازدیدترین اخبار هر رسانه‌ای به اخبار حوادث تعلق می‌گیرد و صفحه حوادث روزنامه‌ها همچنان پربازدید و پابرجاست.

برای بازخوانی حوادث و پرونده‌های جنایی در دهه‌های گذشته به‌سراغ اخبار حوادث یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار کشور در دهه ۵۰  رفتیم و در قالب سلسله گزارشهایی به بازخوانی این پرونده‌ها البته با ادبیات و «قلم حوادث‌نویسی» خاص آن ایام (بدون دخل و تصرف در نحوه تنظیم آن) می‌پردازیم.

در ادامه به بازخوانی حوادث و وقایع جنایی چهارم شهریور ۱۳۵۵ می‌پردازیم.

زایمان زن در دل فاضلاب!

ساکنان یک محله در خزانه قلعه‌مرغی، ۲۴ ساعت در محاصره فاضلاب قرار گرفتند، فاضلاب به خانه‌ها و مغازه‌های محله راه یافت و شبانه مردم با سطل و کاسه به تخلیه فاضلاب پرداختند.

هنگامیکه فاضلاب راه عبور و مرور را در کوی مهناز خزانه بسته بود یک زن باردار به نام طیبه در حال رفتن به زایشگاه وضع حمل کرد و نوزاد در دل فاضلاب به دنیا آمد! کانال فاضلابی که از شمال شهر سرچشمه می‌گیرد و از این محل می‌گذرد از آشغال سبزی، میوه، چوب، تخته و پیت پر شده بود و سرانجام دو شب قبل فاضلاب از کانال بیرون زد و مانند سیل در خیابانها و کوچه‌های این محل جاری شد.

خانه‌ها و مغازه‌هایی که در سطح پایین‌تر از خیابان قرار داشتند از فاضلاب پر شدند و مردم به وسیله کیسه‌های شن و گونی سعی کردند راه نفوذ فاضلاب را ببندند.

هنگامیکه اهالی محل مشغول خالی کردن فاضلاب بودند زنی به نام طیبه دچار درد زایمان شد و قبل از اینکه او را به بیمارستان برسانند نوزاد در میان فاضلاب به دنیا آمد و در نهایت طفل و مادرش به بیمارستان انتقال یافتند.

راز قتل افغانی‌ها فاش شد

با پیدا شدن جنازه جوان افغانی در زیرزمین یک ساختمان نیمه‌تمام در ورامین و اظهارات یک مجروح دم مرگ، راز جنایت ورامین فاش شد.

ساکنان خانه مجاور این ساختمان که شبانه صدای ناله یک مرد را از زمین مجاور شنیده بودند به دنبال صدا به زیرزمین خانه رفتند و با دو جوان که دست و پایشان با طناب بسته شده بود، مواجه شدند، یکی از آنها مرده بود و دیگری در حال اغما بود، جریان به مأموران شهربانی ورامین اطلاع داده شد و مأموران جوان مجروح را به بیمارستان رساندند.

جوان پس از چند ساعت مداوا به هوش آمد و خود را اسماعیل تبعه افغانستان معرفی کرد و گفت: جنازه متعلق به برادرم عبدالله است.

اسماعیل اظهار کرد: من و برادرم در خواب بودیم که ناگهان چهار هموطن به ما حمله کردند و پس از بستن دست  و پای ما، برادرم را خفه کردند، یکی از آنان به قصد کشتن من گلوی مرا فشار داد و به تصور اینکه مرا کشته‌اند، محتویات جیب‌های ما را خالی کردند و گریختند.

مأموران با اطلاعاتی که در این زمینه به دست آوردند به تعقیب چهار افغانی فراری پرداختند و دو نفر از آنها را در لویزان و دو نفر دیگر را در یک گاراژ مسافربری دستگیر کردند.

چهار افغانی دستگیر شده خود را عطا‌محمد، شیرمحمد، دوستعلی و احمد معرفی کردند.

طی ماه‌های اخیر چند افغانی در ورامین و تهران به قتل رسیده بودند و مأموران در تعقیب قاتل یا قاتلان آنها بودند.

در خردادماه گذشته جنازه دو جوان افغانی که دست و پایشان را با طناب بسته بودند، پیدا شد، چندی قبل نیز یک زن افغانی در ورامین به قتل رسید، دو هفته پیش دو افغانی دیگر در شهرری در داخل چادر به طرز مرموزی کشته شدند.

شیرمحمد نزد مأموران اعتراف کرد به کمک عطامحمد، عبدالله را کشته‌اند و قصد کشتن اسماعیل را هم داشته‌اند و شیرمحمد به چند قتل دیگر اعتراف کرد.

با دستگیری چهار افغانی پرونده این قتل‌ها در دادسرای ورامین به جریان افتاد و بازپرس دادسرا در این باره مشغول تحقیق است.

دزد کیف به بی‌راهه می‌رفت که به دام افتاد

جوان سارق، به خاطر رفع اتهام، خود را دانشجوی قضائی معرفی کرد.

دیروز یک زن عرب چند دقیقه پس از اینکه از قطار مسافربری پیاده شد سراسیمه به اتاق افسرنگهبان انتظامات راه‌آهن رفت و مدعی شد کیف محتوی لباسها و جواهراتش ناپدید شده است، مأموران انتظامات راه‌آهن برای پیدا کردن کیف زن عرب به جست‌وجو پرداختند و ضمن جست‌وجو، متوجه جوانی شدند که کیفی را در دست دارد و با سرعت از محوطه راه‌آهن دور می‌شود، چون راهی که جوان می‌رفت بی‌راهه بود به او مضنون شدند و او را دستگیر کردند.

جوان ابتدا منکر سرقت شد و گفت صاحب کیف از من خواسته آن را نگهداری کنم، کیف به زن عرب تحویل داده شد و جوان که خود را ایرج معرفی کرد همراه پرونده تنظیمی به دادسرای ناحیه دو تهران فرستاده شد.

رسیدگی به پرونده اتهامی ایرج به غلامعلی عابدی دادیار شعبه دو دادسرا محول شد، سارق برای رفع اتهام در بازجویی خود را دانشجوی قضائی شهرستان قم معرفی کرد، در تحقیقاتی که دادیار مربوطه از وی به عمل آورد کذب ادعای او معلوم و ایرج به اتهام سرقت با قرار لازم زندانی شد.

لینک کوتاه : https://kishvandnews.ir/?p=7297
تبلیغات بنری تلگرام

ثبت دیدگاه

در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.